بسم الله الرحمن الرحیم

دیدید تو فیلمای دفاع مقدس یه عده هستن خودشونو به آب و آتیش میزنن برن خط مقدم بعد فرمانده شون اجازه نمیده و میگه تو باید عقب بمونی ولی اونا تو کتشون نمیره و فقط عشق خط مقدم دارن :)

هرچیم بهشون بگن عزیز جان تو رو اینجا لازم داریم اینجا هم مهمه ولی عشق خط مقدم کورشون کرده

حکایت منه.

از روزی که فهمیدم به دلیل سفرم به قم قطعا کرونا ندارم دارم میام سرکار و اصلا محیط کار من محیط خطرناکی نیست کاملا سالم وخود مردم فهیم شهرمم به علت این ویروس منحوس کمتر مراجعه میکنند و من این روزها سرکار مشغول خوندن کتاب های صفایی حائری ام تا کار کردن

وآموزش هام بیشتر محدود به همون مراجعه کننده هاست که خیلی کم اند

ولی دلم همش بی قراره رفتن به خط مقدمه . یه شوری دارم که درمونش فقط خط مقدمه خستگی ناشی از خدمته

از وقتی هم تست کرونای پرستار مرکز پایین مثبت شده و همکارای اون مرکز گریختند وصحنه رو ترک کردند دلم میخواد برم اونجا و هر کاری که بتونم بکنم ولی گفتن شما پست خودتوخالی نکن کمک پیش کش ولی اعصابم داره بهم میریزه تو این جنگ بشینم وکتاب نوش جان کنم و بقیه پرپر بزنن

تو کتم نمیره آقاجان خط مقدم میخواممممممم عه بابا

+فیلم لیلی با من است رو هم دوباره دیدم وکلی خندیدم

+چرا وقتی دارم کتاب های صفایی میخونم نمیتونم جلو اشکامو بگیرم؟چرا انقدر اشک دم مشکم؟خسته شدم والا

+اوقات در خانه ماندن خود را به جز کتاب با چه پر میکنید که فقط سرگرمی نباشد و احساس وقت تلف کردن بهتان دست ندهد؟؟

+کتاب خیلی خیلییییییییییی جذاب هم لطفا معرفی کنید؟

البته فکر کنم از ترس کرونا حتی این ورا هم نمیاین :(

فقط میان لایک میکنین و جیم فنگ دیس لایکم نداره قالبم حرصتونو بهم اعلام کنید

پست قبل هم از قصد نظراتو بستم که یکم کلاس بزارم :)

#کرونا را شکست میدهیم ان شاالله

 


مشخصات

آخرین جستجو ها