بسم رب محی الاموات 
 شنیدم وارد مسجد شدید دیدید ابن ملجم(لعنت الله علیه) دمر خوابیده بیدارش کردید که نماز بخواند
بابایی دخترت هم خواب است  یک خواب عمیق خوابی از جنس غفلت.
باور نمیکنم بیدارم نکنید باور نمیکنم دریای بیکران مهربانی شما شامل حالم نشود
باور نمیکنم رهایم کنید چه کسی دلسوز تر از پدر برای دختر؟؟
بابا علی جانم
+فهمیدم شماره اسمم به ابجد برابری میکند با اسم

محی الاموات  زنده کننده مردگان.من هم خوش خوشانم شده و به فال نیک میگیرم انگار میخواهی زنده ام کنی همان حیاتی که در قرآن وعده داده ای فلنحیینه حیات طیبه.به دریای فضلت نگاه میکنم و کم نمیخواهم و میدانم تو هم به کوچکیم نگاه نمیکنی. اینکه ابو حمزه را باز کنم و این فراز بیاید واحییته حیات طیبه فی ادوم السرور.

اینها برای دلم نشانی است من میخواهم، میخواهم آنچه را که به دردانه های درگاهت میدهی مرا هم در آن کوشه کنار ها جایی هست. لطفا.
+کلید قلبت در مشتم بود و هرگاه دست به سوی آسمان میبردم میدانستم بابای مادری ام بیشتر حواسش هست

                       


+یعقوب وار وا اسفاها همی‌زنم
 دیدار خوب یوسف کنعانم آرزوست
 والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود
 آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست
 صاحب دلم کاش این رمضانِ آخر بی تو باشد
+میگویند اگر نمیتوانی کربلا روی روبه قبله بایست و به ارباب سلام بده
میایید هر روز(شب)در یک وقت معین همگی به اربابمان کشتی نجاتمان سلام دهیم ؟؟؟مثلا ساعت ۲۲
سلام دسته جمعی بیشتر کیف میدهد ها
حسینی ها بسم الله.




مشخصات

آخرین جستجو ها